{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
operation
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[پزشکی]
جراحی
۰
۰
[توسط مترجم]
[مدیریت]
عملیات
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
عملیات
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
بهره برداری
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی برق]
عملکرد
معنی operation, معنی خحثقشفهخئ, معنی operation, معنی اصطلاح operation, معادل operation, operation چی میشه؟, operation یعنی چی؟, operation synonym, operation definition,
معنی لرزش
,
ترجمه لرزش
به انگلیسی,
معنی مخزن جدار ضخیم بتنی
,
ترجمه مخزن جدار ضخیم بتنی
به انگلیسی,
معنی مسأله فروشنده دوره گرد
,
ترجمه مسأله فروشنده دوره گرد
به انگلیسی,
معنی فربه، کوشتالو، گوشتی، گوشتدار، بی استخوان
,
ترجمه فربه، کوشتالو، گوشتی، گوشتدار، بی استخوان
به انگلیسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی